سيناسينا، تا این لحظه: 14 سال و 10 ماه و 22 روز سن داره

کودکی آقا سینا

آبله مرغون

اینم یه تجربه جدید برای آقا سینای ما ... بچه های کلاسشون(چهارم آرش) یکی پس از دیگری به آبله مرغون مبتلا شدن و ما هم چون سینا قبلا نگرفته بود با استرس منتظرش بودیم هر روز می رفتم خونه بدنشو وارسی می کردم بعد از گذشت دو هفته دیگه فکر کردم نمی گیره و از دست ویروس رهیده😉  تا اینکه ... جمعه ۱۲ بهمن ۹۷ بعد از اینکه آقا سینا و بابافرهاد خسته و کوفته از کوه برگشتن دیدیم بی حاله و همش می گه دارم مریض می شم ما هم فکر کردیم در اثر خستگی و کم خوابیه و شنبه هم صبح با خستگی تمام بیدار شد در حالیکه صورتش قرمز بود و لپاش گل انداخته بود راهی مدرسه شد اصلا بنده به آبله مرغون فکر نکردم ... خلاصه اون روزو رفت مدرسه ظهر که اومد خونه زنگ...
27 بهمن 1397

دیدار با نویسنده

سلام و صد سلام امروز بعد از مدتها تصمیم گرفتم یه خاطره برای آقا سینای گلمون بنویسم. یه روز سرد زمستانی 27 دی ماه ۱۳۹۷ که بارون و تگرگ و برف هرسه باهم داشتن میباریدن قرار بود سینا رو ببریم فروشگاه بازی و اندیشه که خانم آتوسا صالحی نویسنده داستانهای شاهنامه برای کودکان رو ملاقات کنه. از اونجایی که سینا کتابهاشو داشت و خونده بود مسئول فروشگاه ازش دعوت کرد روز پنجشنبه بیاد تو برنامه شرکت کنه و کتاباش رو هم با خودش داشته باشه تا خانم نویسنده کتاب براش امضا کنن.😊 تجربه خوبی بود تو جمع یه تعداد نویسنده و منتقد و اهل کتاب البته تو این فاصله که صحبتشون تمام بشه چون تخصصی بود و خارج از درک ما، سینا یه کتاب از اونجا برداشت و خوند و ب...
10 بهمن 1397
1